راوندیه از اهل خراسان بودند منصور را خدای خود خطاب می کردند ،فرماندار مکه مظهر جبرئیل و فرمانده مستحفظین خلیفه را محل تجلی روح حضرت آدم دانستند . طبری می گوید :« راوندیان تصور میکردند که عثمان بن نهیک مظهر آدم و هیثم بن معاویه مظهر جبرائیل بوده اند »(1).

منصور خلیفه نه تنها اکرام و طاعات آنان را پذیرفت بلکه دویست تن از برگزیدگان آنان را به زندان افکند ، از آن به بعد منصور خلیفه از چشم ایشان افتاد و دیگر او را خدا ندانسته ، خلیفه غاصب می شمردند . بنابر این نیرنگی به کار برده و راه زندان را پیش گرفتند ، برای اینکه کسی متوجه مقصود آنان نشود تابوتی خالی را بر دوش گرفتند و چنین وانمود کردند که میتی را برای تدفین به گورستان می برند ، همینکه به زندان رسیدند درهای آن را شکستند و بزرگان آن را آزاد ساختند . سپس به قصر خلیفه حمله آوردند ، و اگر معن بن زائده شیبانی (درگذشته در151 هـ )به کمک او نمی رسید منصور در آن میان کشته می شد (2).

باری راوندیان جماعتی بودند که هر چند مقالات اهل تناسخ داشتند و در ظاهر به خاندان عباسی علاقه می ورزیدند . اما ابو مسلم را نیز سخت دوست دار بودند . قتل ابو مسلم با چندان خدمات ارزنده که به دستگاه خلافت  کرده بود  مایه   تاثر و وحشت  آنان بود . از این رودر مرگ او آرا و عقاید عجیب آوردند و حقیقت نظر و دعاوی آنان روشن نیست از قرائن بر می آید که در صدد سست کردن بنیاد خلافت منصور برآمدند و می خواستند انتقام ابومسلم را از آنان بستانند. در حقیقت این جنبش کوششی بوده است برای آنکه منصور را غافلگیر کنند و همانگونه که خود او  ابومسلم  را  به  خدعه و فریب  هلاک  کرده  بود  ،  آن ها  نیز به تدبیر و نیرنگ او هلاک کنند (3). طایفه مزبور به طور عجیب سبب شدند که از آن به بعد یک اسب زین کرده ( اسب نوبت ) در هر کوشک یا قصر خلافتی به جهت یک پیش آمد ناگهانی همیشه حاضر و آماده باشد (4).

1- 

تاریخ شیعه و فرقه های اسلام تا قرن چهارم ص 84 . 

2-     همان منبع ص 85 .

3-     دوقرن سکوت ص 152 .

سرپرسی سایکس ، تاریخ ایران ص782 . Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA