مقدمه 
در بررسی خواستگاه یک قوم و ملّت باید به نکات زیادی توجه شود و مسأله مورد کنکاش کامل قرار گیرد. علاوه بر درون مایه یک ملّت که ریشه در تاریخ آن ملّت دارد، نشانه های ظاهری کنونی را نیز می توان در پی بردن به خواستگاه آن قوم تجزیه و تحلیل نمود. مردم کُرد نیز از این قاعده مثتثنی نیست . بر اساس اسناد تاریخی مردم کُرد از اقوام آریایی‌تباری هستند که علاوه بر ایران کنونی در بخش‌های دیگری از خاورمیانه (ترکبه ، عراق ،سوریه )و قفقاز نیز زندگی می‌کنندتمام مناطق کردنشین از آغاز شکل گیری ایران بزرگ(که سرزمین فعلی ایران بخشی کوچک از آن است) تا واقعه جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بوده‌است. منطقه کردستان از سال ۶۱۲ قبل از میلاد تا قرن ۱۵ پس از میلاد یعنی چیزی در حدود ۲۰۰۰ سال بخشی جدا نشدنی از ایران بود.
کرد و کردستان از دید جغرافی دانان ، مورخان و تبارشناسان :
جغرافی دانان ، مورخان و تبارشناسان اولیه، گروه‌های صحرانشین و نیمه‌صحرانشین ایرانی را به عنوان کلی اکراد ذکر می‌کرده‌اند و منظور آن‌ها لزوماً مردمان کردنژاد نبوده بلکه همه چادرنشینان و گله‌داران ایرانی غیر عرب و غیر ترک را به همین نام می‌خواندند. بخش بسیار کوچکی از این طوایف هنوز هم نیمه کوچ گرد هستند.
«استرابون»جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد درباره چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد می‌نویسد: «جوانان ایرانی را چنان تربیت می‌کنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته،‌ ورزیده باشند. اینها را کردک(kardak)گویند.
"یکی از قدیمی‌ترین اخباری که درباره کردها در دست است،کتاب«Anabasis»یا سفرنامه جنگی گزنفون(xenephon)سردار لشکر، جغرافی‌دان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی )۴۰۱ـ ۴۰۰ پیش از میلاد مسیح( با یونانیان باستان در منطقه اربلا (اربیل یا هولر امروزی) شرح می‌دهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفره یونان شد.
در دوره‌های تاریخ، منطقه کردستان بخشی از امپراتوری‌های ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی گشت. در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق به عنوان بخشی از ایران بزرگ به عنوان منطقه سورستان یا دل ایرانشهر نامیده می شد و طبق تقسیمات کشوری ایران آن زمان، منطقه دل ایرانشهر به دوازده استان و شصت شهرستان تقسیم شده بود که منطقه امروزی کردستان عراق در استان شادپیروز ایران قرار داشت و شمال غربی کردستان عراق هم استان بالا نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان شادپیروز(کردستان عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا(اربیل یاهولیر امروزی)، گرمیان (کرکوک امروزی) و آشب )عمادیه امروزی(
پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی می‌نویسد«کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند…»
رشید یاسمی” می‌نویسد: «در حصول پیشرفت‌های دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران می‌بینیم که برای حفظ استقلال ایران می‌جنگند.
 برخی منابع از قبیل نولدکه آورده‌اند که طوایف کردی که در نواحی مرکزی و جنوب ایران وجود داشتند در خلال دوره شاهنشاهی ساسانی به علت فتوحات ایران و حرکت جمعیت به طرف شمال غربی مهاجرت کرده و در سرزمین کردو (KURDU) ساکن شده و با کردهای آنجا مخلوط شده‌اند و نام آنها را قبول کرده‌اند این مردم که قبلا به نام مرتی‌ها شناخته می‌شدند در جنگهای مداوم ساسانیان واشکانیان با رومی‌ها شرکت داشته‌اند . اینان در قرن چهارم میلادی از طرف رومی‌ها به نام کرچخ شناخته می‌شدند. برحسب سرزمین و لهجه‌های محلی کردهای قدیمی نام‌های کاردوخ (KARDUKH) و کاردیخ (KARDIKH) که سکنه و بومیان آن بوده‌اند بر این مردم اطلاق شده است.
به موجب تاریخ شرفنامه بدلیسی، قدیمی‌ترین قبایل کرد باجناوی‌ها و بوتی‌ها هستند که این نام‌ها به دلیل سرزمین باجان و بوتان بر آنها نهاده شده است.
بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غیرایرانی، کردها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ، نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بوده‌اند و زبان کردی به عنوان یکی از کهن‌ترین گویش‌های ایران باستان شناخته شده است. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده است.
در مورد گستره مناطق کردنشین تعریف‌های بسیار متفاوت و متعددی وجود دارد و موضوع این گستره بسیار قابل مناقشه است .در برخی بخش‌ها اکثریت جمعیت و در برخی دیگر فقط بخشی از مردم ساکن این بخش‌ها کرد هستند و دیگر اقوام نیز در آن بخش‌ها ساکن هستند.
«بازیل نیکیتین در کتاب تاریخچه کرد نوشته است» : کردها ….. یکی از مهم ترین و کهن ترین ایلات ایران می باشند . طوایف گوناگونی منجمله گورانی – کلهری - قبادی - زعفرانلو –سنجابی – شادلو و . . . دارند.
پیشینه تاریخی و حدود کردستان در میان مورخین اسلامی :
واژه کرد به صورت (کورت) در متون پارسی میانه دیده میشود و از پارسی میانه به زبان عربی به صورت "کرد" انتقال یافته است. از لحاظ کاربرد، واژه کرد در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه گردانان و کوچ‌نشینان ایرانی‌تبار غرب فلات ایران به کار رفته‌است.
غالب مورخان و جغرافیا نویسان قدیم مانند اصطخری و ابن بلخی و مسعودی مورخ نامدار پس از اسلام، واژه کرد را در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه گردانان و کوچ‌نشینان ایرانی‌تبار بکار رفته است و طوايف ديگر ایرانی‌ را نیز "کرد" نامیده اند .
و بعضی را عقیده بر این است که واژه کردستان نخستین بار در قرن ۱۲ میلادی در زمان فرمانروایی سلطان سنجر دیده شده است . از دوران سلجوقیان، مناطق وسیع کوهستانی غرب فلات ایران کردستان نام میگیرد. با این حال کردها در تمام طول تاریخ کهن ایران زمین به عنوان مرزدارانی رشید و سلحشور برای حفظ و حراست از تمامیت ارضی ایران بزرگ، فداکاری های بسیار کرده اند. جنگ های پارتیزانی کردها در برابر دشمنان یونانی و رومی و…کهازمغرب، کشور ما را همواره مورد حمله قرار می دادند و زمین گیر شدن دشمنان در برابر مقاومت کردها بازتاب ویژه ای در اکثر کتاب های تاریخی داشته است که «همواره با تحسین و شگفتی دوست و دشمن همراه بوده است »
آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبری عمربن خطاب در سالهای (634-642م) نواحی اربیل , موصل و نصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب , در دوره جانشین وی عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند.
در همین ایام روسای کرد در حالی که میکوشیدند اقتدار خود را حفظ کنند در فتوحات مسلمین شرکت فعال داشتند. در دوره عباسیان که به کمک سردار ایرانی ابومسلم خراسانی و ایرانیان به خلافت رسیدند .
مثلا محمد بن جریر طبری مینویسد:
« ...در همین روز خبر رسید که «موصل» بشوریده و کردان در آن‌جا پراکنده‌اند. مُسَیب‌بن زُهیر، حاکم کوفه، که دوست یحیی‌بن خالد برمکی بود، به منصور خلیفه عباسی پیشنهاد کرد که کار خواباندن شورش کردان را به خالد برمکی واگذارد که «او برای خواباندن آن شورش تواناست». منصور این پیشنهاد را پذیرفت و خالد را به حکومت موصل برگماشت… »
به علت رقابت امین و مامون پسران هارون الرشید قدرت خلفا در نواحی کردستان تضعیف شد.در این زمان لفظ کرد کم کم برای توصیف نژادی قبایل ایرانی که با سامی‌ها و ارمنی‌ها اختلاط کرده بودند به کار رفت. هم‌زمان با روی کار آمدن ترکان سلجوقی و پادشاهی سلطان سنجر برای اولین بار ایالتی به نام کردستان تأسیس گردید. به گفته مرحوم رشید یاسمی در کتاب کرد و پیوستگی نژادی , حمدالله مستوفی در کتاب نزهة‌القلوب در سال 740 هجری نخستین کسی بود که اسم کردستان و شانزده ایلات آن را آورده است. او آورده است: کردستان و آن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عرب و خوزستان و عراق عجم و اذربایجان و دیاربکرپیوسته است. آلانی , الیشتر , بهار , خفتیان , دربند , تاج خاتون , دربند رنگی , دزبیل , دینور , سلطان اباد , چمچمال , شهر زور, کرمانشاه (قرمیسین) هرسین , وسطام.
در قرن دهم میلادی (959) حسنویه (حسن به زری کانی) که رییس یکی از قبایل کرد بود خود را به فرمانروایی کردستان شرقی رسانید و دینور و همدان و نهاوند را فتح کرد. فرزند او ناصرالدین (979-1014)و نوه اش ظهیران هلال ابن بدر (1015-1014) می‌‌باشند اینان از اسماً از آل بویه اطاعت می‌کردند .آل بویه هیچ گاه به طور مستقیم در قلمرو حسنویه اعمال نفوذی نکردند تا زمان شمس الدوله دیلمی که ظهیرالدین را از حکمرانی انداخت و قلمرو او را مطیع خویش ساخت.
فرزندان بویه ماهیگیر متصرفات خود را بین هم تقسیم کردند رکن الدوله دیلمی نواحی شمالی را تصاحب شد. که شامل قسمت‌های کردنشین نیز بود.
در سال 990 میلادی به هنگام مرگ کردباد حکمران انتصابی خلیفه برادرزاده اش ابوعلی مروان , حکمران نواحی دیاربکر , میافارقین ، آمیدنی (آمید) و نصیبین را به دست آورد.این مناطق بعد از مرگ عضدالدوله دیلمی از دست ال بویه خارج شده بود.
اینان که به مروانیان معروف شدند بعدها از خلیفه عباسی روی گردان و به فاطمیان گرویدند. مروانیان و حسنویه از لحاظ نژادی کرد بودند.
 اما از دوره صلاح الدین که از سرداران کرد است کردها توانستند فراتر از منطقه‌های کردنشین قدرت خود را بسط دهند صلاح الدین سردار کرد در سال 1136 میلادی در تکریت واقع در ساحل دجله و شمال سامره متولد شد. او خدمات خود را در خدمت اتابک زنگی از سلاجقه سوریه شروع کرد که بعدها در حلب جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاح‌الدین را به همراهی عمویش شیرکو عازم مصر گردانید تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکوه و صلاح الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند.از طرفی صلیبیان فهمیده بودند که اتحاد مصر و سوریه برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به سوریه حمله بردند که صلاح الدین آنها سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی , صلاح الدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود او حکومت خود را تا مصر گسترش داد و حجاز و الجزیره را نیز به تصرف درآورد در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح ادین شجاعانه در نبردی با ریشارد شیردلآنها را مجبور به ترک تمام خاک فلسطین نمود .
این سردار دلیر بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال 1193 در دمشق وفات یافت. و بعد از مرگش امپراتوری او میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدا حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال 1390 در اختیار خاندان ایوبی (ایوبیان) قرار داشت.
اتابکان ترک نیز مدت مدیدی قلمرو کردها را زیر قدرت خود داشتند. که تعدای از آنها بر این مناطق حکومت کردند از قبیل :
1) نوادگان سبکتکین (1144-1232) در اطرافاربیلکه اولین آنها زین الدین علی پسر کوچک سبکتکین است.
2) اورتوکی‌ها (1101-1312) که اولین حکمران آنها ارتوک است. که بر دیار بکر و مدتی بر حلب و ماردین حکومت می‌کردند.
3) شاهان ارمنی (1100-1207) که موسی لهنا لقمان قبطی است. در این دوره اینان به دلیل مراوده با اعراب , عرب شده بودند و لی متاسفانه کردها تلاشی برای از بین بردن آنها انجام ندادند و لی یا این وجود زبان خویش را حفظ کردند.
بعد از حمله مغولان به ایران , به دنبال جنگ و زدوخورد جلال الدین خوارزمشاه با آنها و فرار او به مناطق شرقی و سپس ورود به ایران وآمدن به مناطق کردنشین ، مغولها سراسر ایران برای از بین بردن جلال الدین درهم نوردیدند.
جلال الدین مدتی در غرب ایران حکومت کرد که با روسای محلی و اتابکان درگیر شد از آنجا که بعضی از این سران کرد بودند و در سال 1213 میلادی سلطان جلال الدین خوارزمشاه توسط یک کرد کشته شد.
هلاکوخان مغول نیز بعد فتح نواحی مرکزی ایران و قلاع اسماعیلیه از طریق همدان و کرمانشاه به بغداد رفت و اخرین خلیفه عباسی را اسیر و به طرز فجیعی مقتول کرد.
در این زمان دیگر مناطق کرد نشین از خطر مغول در امان نبودند. در سال 1259 میلادی دو لشکر از سه لشکر مغول تمام نواحی کردنشین را در هم در نوردیده و به طرف دریاچه وان رهسپار شدند.در این درگیریها غیر از میافارقین که یکی از ایوبیها به نام کامل محمد مقاومتی به خرج داد بقیه مناطق بدون خونریزی شدید به دست مغولها افتاد.
در سال 1297 م کردها اربیل را محاصره نمودند و به لشکر مغول حمله کردند. بعد از مسلمان شدن ایلخان مغول به نام محمد خدابنده کردها به دلیل مسلمان بودن با او همکاری بیشتری نمودند. با ضعیف شدن ایلخانان مغول امیران مغولی: امیر چوپان و حسن بزرگ قدرت را تا مدتی در دست داشتند که عاقبت ایلخانان در سال 1349 میلادی منقرض شدند.آمدن و رفتن فرمانروایان ادامه داشت تا اینکه قدرت به جلایریان رسید که بعدها مناطق کردنشین به بایزید رسد.
بعد از خاندان جلایری قراقویونلوها حکومتی در کردستان تشکیل دادند که بعدها توسط آق قویونلوها از این مناطق به عقب رانده شدند.
با ظهور تیمور گورکانی مناطق دیاربکر و ماردین به تصرف تیمور لنگ افتاد. در حملات تیمور به دلیل اینکه کردها چادرنشین بودند و به کوهستانها پناه برده بودند کمتر آسیب دیدند. بنابراین تا دروره صفویان سرزمینی که امروزه به کردستان مشهور است یک قسمت آن را جزیره و قسمت دیگر را اردلانمینامند. گاه تحت حکومت جلایریان گاه آق قویونلوها و گاه قراقویونلوها بوده است. که اینان خود به دست صفویان از بین رفتند.
در دوره صفویان با روی کار آمدن شاه اسماعیل اولین کاری که کرد رسمی کردن مذهب شیعه‌گری بود که این مسئله باعث شد کردها که اکثرا سنی مذهب بودند به ایران بی اعتماد و به عثمانی مطمئن و متکی گردند. سلطان سلیم با شکست دادن شاه اسماعیل در جنگ چالدران کردها را وارد عرصه نوینی کرد به طوری که پس از شکست شاه اسماعیل 25 حکمران کرد به دولت عثمانی گرویدند و از این زمان مسئله مرزها جزء عوامل اختلاف ایران و عثمانی بود. کردها در این زمان که دو دولت عثمانی و ایران به آنها نیاز اساسی داشتند بیشتر پی به اهمیت سیاسی خود بردند و این بود گاه به دلیل ظلم وستم و سنگینی مالیات علیه یکی از حکومتها شورش کرده و به آن طرف مرز رفتند و با دیگر کردها در کمین فرصت شدند تا به مناطق خود برگردند.
شرف‌الدین بدلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود ذکر می‌کند و در شرفنامه سرزمین کردستان و حكام كرد را برمی‌شمارد.
زبان و خصوصیات فیزیکی (جسمانی)
به نظر دانشمندان زبان شناس و شرق شناس قبایل ماد و پارس همزبان بوده و هر دو به یک گویش سخن می‌گفته‌اند. تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی، معتقد است که زبان مادی بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان داشته، اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. پروفسور ن. مکنزی نوشته است که در نظر اول می‎توان انتظار داشت که منظور از زبان مادی زبان کردی است.
معتبرترین زبانشناس زبان کُردی ولادیمیر مینورسکی نیز همین نظر را تایید می‌کند:
«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرۀ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» پیدایش زبان کردی چگونه بوده است؟ آشکار است که زبان هر زاد و بومی زبان ساکنان آن است؛ اگر رویدادهای تاریخی باعث ایجاد تغییرات نژادی نشده باشد آن زبان همان زبان ساکنان دیرین آن سرزمین است. عکس این موضوع نیز صادق است. اینک ببینیم این موضوع در مورد زبان کردی چگونه صدق می‌کند؟مادها در سال ۶۱۲ پیش از میلاد مسیحامپراتوری بزرگ ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، سیزده قرن سپری شده‌است. در این مدت طولانی سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمین‌های دیگری که به سرزمین ماد ملحق شده اند؛ از حیث نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شده‌اند. و قدرت سیاسی به دست افراد مختلفی - که زبان آنها با زبان مادها متفاوت بوده‌است - افتاده‌است. هر حکومتی هم که برسر کار آمده زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کرده‌است. در اوضاع واحوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کم رنگ شده و رو به افول نهاده بوده‌است، این جابه جایی درقدرت نمی‌تواند از تأثیر نهادن بر این بنیادها برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کرده‌است که طی آن، سلطهسیاسی بریک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین باعث شده‌است. امروز ردپای تأثیر جابه جایی در قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد به وضوح می‌توآن دید. به عکس در بخشی از غرب سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده مانده‌است. بلکه تسلط مادها وضعیت نژادی و زبانی برخی از سرزمین‌هایی را که بعداً به قلمرو مادها ملحق شد، تغییر داده و به مسیر توسعه مادی کشانده‌است و به موازات بخش غربی قلمرو خود، آنها را توسعه داده‌است. بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند.
زبان پارتی (پهلوانیک)، که به نظر زبان شناسان همراه با زبان مادی در زمره زبانهای شمال غربی، خانواده زبانهای ایرانی جای می‌گیرند؛ بیش از دیگر زبانها بر زبان کردی تأثیر نهاده‌است و امروزه رد پای این تأثیرات در گویش آیینی زبان کردی، دیده می‌شود.
هم‌زمان با سقوط و فروپاشی امپراتوری ساسانی و حمله اعراب به ایران در ایران، وقفه تازه‌ای برای زبان کردی آغاز شد. زبان مادی در آن زمان به نسبت زبان رایج دوران اقتدار امپراتوری ماد، دستخوش تغییرات ۱۳۰۰ ساله شده بود. به همان نسبت که زبان پارسی باستان پیشرفت کرده و به زبان دری / پارسیک تبدیل شده و آمادگی و ظرفیت آنرا یافته‌است که زبان پارسی کنونی از آن جدا شود؛ زبان مادی هم پیشرفت کرده و دستخوش چنان تحولات و دگرگونی‌هایی شده؛ که استخراج زبان کردی از آن ممکن شده باشد.
« از دیدگاه زبانشناسی، امروز زبانهای کردی ادامه زبان مادی حساب نمیشوند و چنین دیدگاهی امروز میان زبانشناسان رایج نیستولادمیر مینورسکی، که نخست پشتیبان چنین فرضیه-ای بود، در دانشنامه اسلام(چاپ لیدن) میگوید: هیچ سند قاطعی وجود ندارد که ریشه زبان کردی مادی باشددرباره زبان کردی زبان شناسان و شرق شناسان غربی گفته‌اند که: این زبان از زبان های هندواروپایی و خانواده‌های هند و ایرانی و در زمره زبان های ایرانی است وبا زبان فارسی قرابت نزدیکی دارد»
«گرنوت وینفوهر بیشتر کردی را نزدیک به زبان پهلوی اشکانی میداند»
«هنری فیلد» در کتاب «مردم‌شناسی ایران» می‌نویسد: «کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به عنوان شعبه‌ای از نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند.
«دانیلو» نویسنده غربی نیز در این باب نوشته است: «کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند».
«لردکرزن» هم گفته که: «زبان کردها، لرها و بختیاری‌ها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند.
«درکتاب کرد و کردستان ترجمه جواد هاتفی آمده است»کردها از اصیل ترین نژاد ایرانی هستند که قرن ها از کرانه های بین النهرین و کشور عراق و ترکیه تا مرزهای شوروی که بخشی از ایران بوده است زندگی میکنند وآنان در فلات ایران به کشاورزی و دامداری مشغولند و زبانشان بخشی از زبان ایرانیان باستانی است که هویت خود را پس از حمله سپاه اسلام حفظ نموده اند.
شرف الدین بدلیسی کردها را بر اساس شیوه زندگی و اجتماعی نزدیک، به چهار نوع بر اساس زبان تعریف میکند: کلهر، گوران، لر و کرمانج، اما او مردمان رعیت که چنین شیوه زندگی را نداشتند یا جزو قبیله ای نبودند را کرد حساب نمیکند. مینورسکی نیز در رابطه با این عبارت شرف الدین بدلیسی بر این نظر است که تنها کرمانجی و شاید کلهری را امروز بتوان جزو زبانهای کردی دانست، اما لری و گورانی از زبان کردی جدا هستند ، آنچه که روشن است، تحول واژه کرد از یک معنی اجتماعی و شیوه زندگی گروه های مختلف ایرانی تبار به معنی قومی امروز آن بسیار طول کشید .
«در دایره المعارف کلمبیا و ایکنیک دسک آمده است»:کردها بخشی از نژاد ایرانی هستند برخی چادر نشین هستند و برخی شهر نشین . مردمی دلاور –جنگجوو قوی دارد.
«در کتاب ایرانشهر نوشته شاپور راسخ و جمشید بهنام از انتشارات یونسکو آمده است»: اگر کردان را از حیث نژادی نسبت به دیگر اقوام ایرانی مقایسه کنیم از لحاظ جسمانی و چهره ای و نیرومندی به ایرانیان باستان بسیار نزدیک هستند.
«زبان کردی بسیار متنوع(بادینی ،کرمانجی، سورانی ، لکی ، زازا...) بوده و لهجه های متعدد دارد مانند: هرکی، مکری،شکاک ، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی، زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرود وصاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است».
پیشنیه جدایی سرزمین‌های کردنشین از خاک ایران
جنگ چالدران پیوند های هزاران ساله بخش بزرگی از کردستان را با سرزمین آبا و اجدادی خود ایران قطع کرد. بر اثر شکست حکومت صفویه در جنگ با امپراتوری عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا و به امپراتوری عثمانی الحاق گردید.نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی در حالی صورت گرفت که ارتش صفوی طی جنگی نابرابر از نظر تکنیکهای نظامی ، غافلگیرانه شکست خورد و این گونه بود که بخش‌های وسیعی از بیست امارت‌ کرد نشین (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل می‌دادند) به ویژه حاکم‌نشین بدلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت.کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هم اکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه می‏باشند، این سه کشور پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، درسال ۱۹۲۳ تاسیس شدند.
طوایف کرد در ایران زمین
مردم کُرد، اقوام آریایی تباری هستند که در تاریخ کهن ایران زمین، با توجه به پیشینه غنی تاریخی فرهنگی ، بخشی پر اهمیت و انکارناپذیر از تاریخ کهن ۸۰۰۰ ساله سرزمین ایران ویج را تشکیل داده است ،کردها در سراسر ایران در استان‌های کردستان، آذربایجان غربی،کرمانشاه، همدان، لرستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی،ایلام، گیلان، مازندران و استان‌های البرز ،قم، قزوین، زندگی می‌کنندفهرستی از ایل‌ها و طوایف ساکن و غیر کوچ گرد کرمانج، گوران، کرد و ... که تحت نام کلی کرد جمع‌بندی می‌شوند در زیر می‌آید:
کردهای آذربایجان غربی:
کردهای ماکو و خوی: ایل میلان، شیخکانلو ، بلخکانلو، ایل جلالی، حیدرلو، و مامش
طایفه‌های ایل شکاک در سلماس و غرب ارومیه (مامدی ، عبدویی، اطمانی ,ایوری بیگ‌زاده ، کردهای منطقه مرگور و ترگور ایل هرکی و...)
کردهای منطقه اشنویه : ایل زرزا، ایل هرکی، ایل سادات
کردهای منطقه پیرانشهر: پیران، مامش و منگور
کردهای منطقه مهاباد : ایل‌ها و طایفه‌های گورک، منگور، دهیکری، عثمان بیگی، قاسملو و...
کردهای منطقه سردشت : ایل‌ها و طایفه‌های باسک کوله، بریاجی، پیشدری، کلاسی و ایل مکری و...
کردهای کردستان:
کردهای بانه : طایفه‌های شهیدی، بهرام بیگی، احمدی، توکلی، لطف الله بیگی و...
کردهای منطقه سقز : فیض الله بیگی، گورک، تیله کوهی، جاف، سقز، کلالی و افشار و...
کردهای منطقه سنندج : طایفه‌های اردلان ، حبیبی، کلماسی، زند، آصف، اردلان، شاه ویسی، بابان، وکیل،  صادق وزیری مسعود وزیری، معتمد وزیری، آصف وزیری، مردوخی و...
کردهای منطقه کامیاران: طایفه‌های کمانگر، لطف الله بیگی، شهیدی، کشککی احمدی.
کردهای کرمانشاه:
ایل‌ها و طایفه‌های : زنگنه، سنجابی، کلهر، گوران، قبادی، چوپان، کاوه، باباخانی، ولدبیگی، مصطفی سلطانی، کانی سانی.
کردهای منطقه جوانرود : عناقی، امامی، رستم بیگی، باباخانی و...
کردهای ایلام:
ایل ارکوازی، ایل کرد، ایل ملکشاهی، شوهان، ایل خزل، کلهر و طوایف علی شروان، دهبالایی، ریزه وند و زرگوش.
کردهای لرستان:
ایل و طایفه‌های حسنوند، کاکاوند، کولیوند، یوسفوند، دلدوند، تاج وند، مظفروند، باریکوند.
کردهای همدان تا ملایر: طایفه‌های زنگنه، زند، لک و بهتونی (بتونی) و...
سرزمین ، جمعیت ، مذهب و شخصیتهای کردها
سرزمین ناحیه زیست کرد زبانها عمدتاً کوهستانی است که از شرق به دامنه‌های شرقی کوه‌های زاگرس منتهی می‌شود. از این قسمت به طرف جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد می‌یابد. در طرف جنوب هم کرمانشاه، ایلام و بخش‌هایی ازلرستان و از طرف دیگر به کرکوک و موصل ختم می‌شود. از شمال به طرف ماردین، ویران‌شهر و اورفه امتداد یافته، آن گاه از شمال به طرف ملاطیه و حوزه رودفرات می‌رود تا به کمالیه می‌رسد. در قسمت‌های شمالی کردستان محدود به کوهستانهای مرگان‌داغ و هارال‌داغ است که به طرف ارزنجان و ارزروم امتداد می‌یابد. البته در تمام مناطق ذکر شده بسیاری اقوام غیر کردزبان نیز زندگی می‌کنند.
کوههای این منطقه در زمستانها پوشیده از برف است و در تابستانها با آب شدن برفها به مانند فرشی سبز رنگ از زیباترین مناطق دیدنی جهان می‌شود. چراگاههای آن که در دورانهای دور پرورش دهنده اسب‌های مادی بوده‌اند امروزه نیز برای چرای رمه‌ها و دام‌های ایل‌های کرد ایران از اهمیت به سزایی برخوردارند. مناطق کردستان اگر چه کوهستانی است اما همین مناطق کوهستانی دارای دره‌های وسیع و حاصلخیزی نیز است.
جمعیت  :  به علت اینکه آمارگیری دقیقی از جمعیت کردها انجام نگرفته تمام آمارهای ارائه شده تخمینی هستند.بنا برین جمعیت کردها را در سال ۲۰۰۹، تا بیست و دو میلیون  تن برآورد کرده اند که 6 تا5/6  تا میلیون تن از آنها در ایران زندگی می‌کنند.
الف- در قلمروي جمهوري تركيه: كردهاي ساكن قلمرو جمهوري تركيه، در نشريات آماري و مكاتبات رسمي دولت تركيه به عنوان «ترك‎هاي كوهستاني»؟!، نام برده مي‎شوند. جمعيت كردهاي ساكن تركيه ميان بیش از ده ميليون تن برآورد مي‎گردد. اين رقم كمابيش 15 تا 20 درصد از كل جمعيت كشور مزبور را دربرمي‎گيرد كردها در ده استان تركيه، واقع در خاور و جنوب خاوري كشور مزبور، داراي اكثريت هستند. شهرهاي وان، ديار بكر، ارض روم، تبليس و... در حوزه‎ي سرزمين‎هاي كردنشين قرار دارند. در آمارهاي رسمي دولت تركيه، ارقام واقعي مربوط به جمعيت كردها، منتشر نمي‎گردد و در بيشتر نشريان آماري تركيه، نام «كرد» به چشم نمي‎خورد. و از آنان به نام «ترك‎هاي كوهستاني»، نام برده مي‎شود.
ب- در قلمروي جمهوري عراق: جمعيت كردهاي ساكن حكومت عراق كه بيشتر در شمال كشور مزبور متمركزند، حدود 6/5 ميليون تن برآورد مي‎گردداين جمعيت 5/21 درصد از كل جمعيت كشور مزبور را دربرمي‎گيردشهرهاي مهم كردنشين قلمرو حكومت عراق عبارتند از: روانداز، حلبچه، سليمانيه، كركوك، موصل و...
پ- قلمروي جمهوري سوريه: بيشتر كردهاي ساكن سوريه در سه گوش مرزي عراق، تركيه و سوريه و هم‎چنين در اطراف دمشق ساكن هستند. جمعيت كردهاي ساكن كشور مزبور حدود 5/1 ميليون تن برآورد مي‎گردد كه كمابيش 9 درصد كل جمعيت كشور مزبور را تشكيل مي‎دهد. بخش قابل ملاحظه‎اي از ساكنان بلندي‎هاي گولان (جولان) نيز كرد هستند.
مذهب: كردها ازدوران باستان به كيش زرتشتي اعتقاد داشته‌اند كه با آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبری عمربن خطاب در سالهای (634-642م) نواحی اربیل , موصل و نصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب , در دوره جانشین وی عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند.
کردها مسلمان و از فرق چهار گانه اهل تسنن (اکراد ایرانی عمدتاً شافعی مسلکند)هستند ، با این حال کردهای شیعه مذهب در ایران (کرمانشاه و ایلام) زندگی میکنند و سایر آنان نیز یزیدی، یارسان (اهل حق)، مسیحی و یهودی هستند. کردها اعیاد نوروز، قربان، فطر و جشنهای مولودی را گرامی می‌دارند.
شخصیتهای کردها نامدارترین فرد کرد، صلاح الدین ایوبی فاتح جنگهای صلیبی و فرمانروای مصر استتوان قدرت و خصوصیات جنگی صلاح الدین او را به عنوان یکی از قهرمانان افسانه‌ای جهان اسلام درآورد به طوری که کردها از داشتن چنین فرزندی افتخار می‌کنند.
از شاعران نامدار کرد مستوره اردلان و مولوی کرد را می‌توان نام برد. امیرنظام گروسی دانشمند و سیاست‌مدار دوره ناصرالدین شاهقاجار نیز کرد بوده‌است.وهمچنین سردار عزیزخان مکری وزیر جنگ ناصرالدین شاه قاجار بوده است. درودگری، قالی و جاجیم و گلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) از صنایع دستی عمده کردها است.
آداب و رسوم
كردها همچون ديگرايرانيان از اعتقادات اصيلي همچون احترام به پاكيزگي آب، خاك و آتش برخورداربوده‌اند وآيين‎هاي ايراني، مانند نوروز، مهرگان، و سده، ميان كردان با شكوه بي‎مانندي برپا مي‎گردد و از تقدسي ويژه برخوردار است تا امروز هم در ميان گروه‎هاي بزرگي از كردان كه به فرقه‎هاي كهن ديني اين سرزمين منسوبند، ردپاي بسياري از باورهاي «مغاني»، «مزدكي»، «زرواني» و «مانوي» ديده مي‎شود كه نمادي از اعتقاد مشترك باستاني آنان با كيش‎هاي ملي ايراني مي‎باشد.
كه هم‌اكنون نيز بسياري از رسوم كهن ايراني همچون جشن‌هاي نوروز وچهارشنبه‌سوري با شكوه منحصر به فرد در مناطق كردنشين پاس داشته مي‌شود.
بوکه باران، از آداب و رسوم باران خواهی در کردستان است که در ایام خشکسالی یا سال هایی که میزان بارندگی آن کم است برگزار می شود. بوک به معنی عروسک است. دختران نوجوان روستا با استفاده از دو تکه چوب عروسکی ساخته و لباسی از پارچه های رنگی بر تن آن عروسک می پوشانند و برای آن سربندی درست می کنند. سپس آن عروسک را در دست می گیرند و در حالی که شعر می خوانند در کوچه ها می گردند. هنگام عبور « بوکه باران » از کوچه ها اهالی بر آن عروسک آب می پاشند به نیت این که باران و گندم در آن سال فراوان باشد. اهالی هدایایی مانند تخم مرغ، پول و یا گردو به دختران می دهند. دختران پس از گذراندن بوک ( عروسک) از همه کوچه ها آن را به قبرستان و یا زیارتگاه موجود در روستا می برند، سپس آن را می سوزانند و یا به آب می اندازند و هدایای جمع آوری شده را بین خود تقسیم می کنند. اهالی روستای هشمیز از دهستان ژاورود شرقی، بخش مرکزی شهر سنندج در منطقه ای سرد و خشک در 36 کیلومتری جنوب غرب سنندج به این عروسک « بووکه چووینه »(bokâcuwina) گویند و آن عروسک چوبی را در گهواره ای گذاشته و می چرخانند. این دختران هنگام چرخاندن عروسک در کوچه ها اشعاری را آواز وار و آهنگین و به صورت دسته جمعی می خوانند.
منابع:
1- کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.
2- ایل‌ها و طایفه‌های عشایری کرد ایران. علی میرنیا. ناشر نسل دانش. ایران. ۱۳۶۸.
3- آیت محمدی. سیری در تاریخ سیاسی کرد و کردهای قم. انتشارات پرسمان. ۱۳۸۲
4- کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار
5- و. نیکیتین - کرد و کردستان - ترجمه محمد قاضی - نشر درایت ۱۳۶۳.
6- سیسیل جی ادموندز: کردها، ترک‌ها، عرب‌ها ص ۱۳، ترجمه ابراهیم یونسی
7- ایران، دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰
8- احسان یارشاطر: زبانها و لهجه‌های ایرانی: مقدمه لغتنامه دهخدا. تهران ۱۳۳۷
9- صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۸جلد)، انتشارات فردوس.
10- محمد معین فرهنگ فارسی (متوسط) شش جلدی، انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۶۲
11- تاریخ ایران، سرپرسی سایکس، ۱۳۵۵.
12- زبانها و گویش‌های ایران، کتاب تاریخ زبان فارسی نویسنده: دکتر پرویز ناتل خانلری
13- کردها و سرزمینشان تألیف : سرهنگ شیخ عبدالوحید مترجم : مهندس صلاح الدین عباسی انتشارات : نشر احسان 1378 .
14- عبدالله اوجلان - از دولت کاهنی سومر به سوی تمدن دموکراتیک
15- قومیت و قوم گرایی در ایران ، حمید احمدی ، تهران ، نشرنی ، 1378
16- مرکز آمار ایران. دفتر آمارهای جمعیت، نیروی کار و سرشماری.: جمعیت و متوسط رشد سالانه : آبان ۱۳۸۵.
17- [http://www.irantarikh.comکتاب تاریخ ایران دکتر خنجی]
18- [http://www.kurdkalhor.com/ وب‌گاه کردکلهر]
19- [http://www.sirwanweekly.com سیروان نیوز]
20- BenazirBhuttoIsKurdish.html وب‌گاه کلاوروژنه]
21- 
http://www.klawrojna.com/English/